خوشگل من و قرار امروزش با دوستاش ...
من ِ او
سرگذشت کسی که هیچکس نبود

خوشگل من امروز با دوستاش رفته بیرون

منم منتظرم تا برگرده

دو سه مرتبه ای وسط کارام بهش زنگ زدم و صدای نازشو شنیدم ... چه نرمه ... جوون ... عاشق نرمیه صداتم نفسم

الانم زنگ زدم ... با دوستاش مشغول گل گشت تو یکی از مراکز خرید شهرک غرب بود

میدونم به این رفتنه خیلی نیاز داشت ... اين چند وقته تو خونه خیلی خسته شده بود

نانازیه بابایی

من از صبح کلی کار داشتم

خیلی ام خسته ام و نرسیدم تا الان چیزی بخونم

اما الان شروع میکنم به خوندن تا آخر وقت ...

بدون قلبم همیشه مث گنجیشک واست می تپه

حالا که از خونه دوری بیشتر !! خیلی بیشتر !!!

دوستت دارم و شدیدا منتظر اومدنتم تموم وجودم *:



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 21 مهر 1392برچسب:, توسط من ساعت 14:18 |